Sunday, December 25, 2011

بیست و پنج راه سیستم‌های اطلاعاتی‌ برای پنهان کردن حقیقت با استفاده از تکنیک‌های ضد اطلاعاتی‌ و دروغ

رسانه‌‌های جمعی پر است از بهانه‌های متعددی که مشکلات اقتصادی ، سیاسی و محیط زیست را به قول خودمان ماست مالی میکنند ، آنقدر که آدمی‌ نمی‌داند چه چیز را باید باور کند .

مردم از قحطی میمیرند ،رکود اقتصادی یکی‌ پس از دیگری کشورها را در می‌نوردد , هزاران پرندهٔ میمیرند ، نسل حیوانات منقرض میشود ، حقوق اجتماعی انسانها نادیده گرفته میشود ، حقوق بشر پایمال میشود ، و ما شاهد مسخره‌ترین جواب‌ها و گزارش‌هایی‌ هستیم که این مسائل را توجیه میکنند 

این تحمیق و جواب‌های مسخره‌ای که همیشه نوعی توهین به من و شما محسوب میشود و این همه دلایل مزخرف که به خورد ما میدهند همه برای این است که خیال ما را آسوده سازند و ما را از مساله اصلی‌ منحرف کنند . ما همه , قدرتی‌ را که تمام منابع اطلاعات را کنترل می‌کند میشناسیم ، سیستمی که احزاب و جناح‌های سیاسی را کنترل مینماید ، هم دست راستی‌‌ها را و هم همه مخالفین  را و غیره و غیره 

وقتی‌ شما این قوانین را فرا بگیرید به راحتی‌ می‌بینید که چگونه جهان نوین جلوی شما شعبده می‌کند ، خواست ما از شما این است که این اطلاعات را با دیگران به اشتراک بگذارید . تا دیگران نیز اینها را بشناسند و یاد بگیرند و بنا به خواست خودشان بی‌ توجه باشند و یا مقابله کنند .

کسانی‌ که در زمینه دروغ و حقه بازی حرفه ایی هستند مثل ، سیاست مداران ، برخی‌ وکلا ، خلاف کاران حرفه‌ای و سیستم اطلاعات و امنیت بخوبی این اصول را به کار میگیرند . متأسفانه افکار عمومی‌ دفاعی بر علیه این سلاح ندارد ، و به راحتی‌ مقهور این تاکتیک‌ها میشود ، تاکتیک هایی که در گذشت زمان ثابت شده است .

آنها در خواست می‌‌کنند که هر آنکه  که بحثی‌ دارد یاهر چیز جدیدی را می‌‌خواهد بیاورد، باید مثل پروفسور‌ها محققین یا نویسنده‌هایِ تحقیقات نظرات خودشان را ثابت کنند.  چیزی غیر از این بی‌ معنا، بی‌ مفهوم و یک عقیده بی‌ ارزش به حساب می‌‌آید. هر کس هم که با عقیده آنان موافق نباشد حقیقتاً احمق (دقیقا به همین نام) خوانده می‌‌شود. 

برگرفته از بیست و پنج راه منکوب کردن حقیقت ، قوانین ضد اطلاعات ( شامل ۸ ویژگی یک عنصر ضد اطلاعاتی‌ ) توسط اچ‌ . مایکل سوینی . این بیست و پنج شیوه و عمل کرد همه جای رسانه‌‌های عمومی‌ هستند .از یوتیوب گرفته تا  فیس بوک و توییتر ، هر شبکه و وبلاگی .

و شرح ماجرا :
1
 شتر دیدی ندیدی . علیرغم هر آنچه که میدانید راجع به آن صحبتی‌ نکنید ، خصوصأ وقتی‌ یک شخصیت مطرح هستید ، مثل اشخاص سیاسی ، اجتماعی ، خبری و ... . اگر موضوع گزارش نشده پس اتفاق نیفتاده ، و شما مجبور نیستید با مساله برخورد کنید .
2
نقش دیر باوری و آزرده خاطری . از پرداختن به مساله اصلی‌ پرهیز کرده و بحث را روی مسائل فرعی بکشید و سعی کنید که موضوع اصلی‌ را طوری جلوه دهید که موضوع اصلی‌ به گونه‌ای خیلی‌ اقرار آمیز جلوه کند . در صورت شکست مسئله را مقدس جلوه بدهید . این به تکنیک " چطور جرأت میکنی‌ " یا " به امام توهین میکنی‌ " معروف است .
3
 شایعه پراکنی . از بحث مستقیم در خصوص مساله اصلی خودداری کنید ، علیرغم هر گونه دادرسی یا مدارک موجود ، مساله را در شایعات و اتهامات ناروا غرق کنید . مانور بر سایر زوایای موهن ماجرا نیز در پوشش حقیقت کمک می‌کند .این ماجرا در سکوت رسانه‌‌ها به خوبی‌ کار می‌کند ، نمونه ایی که در ایران قبل از دستیابی مردم به ماهواره حرف زیادی برای گفتن داشته است . از دلایل قوت این مطلب و اهمیت آن ، آنست که تنها راهی‌ که توده‌ ها در خصوص حقیقت آگاهی‌ پیدا میکنند از طریق همین بحث‌ها است . همچنین اگر امکان آن هست که موضوع را در سطح اینترنت مطرح کنید ، این حقیقت را به صورت یک اتهام ناروا جا بیاندازید که هیچ پایه ای در دنیا واقعی‌ ندارد
4 
از یک شخصیت پوشالی استفاده کنید . با یک شخصیتی که به ظاهر در اپوزیسیون مهره ای هست  به صورتی‌ که مطمئن هستید به راحتی‌ شکست می‌خورد و باعث میشود شما خوب به نظر برسید و کل اپوزیسیون بد به نظر بیاید طرف شوید . همچنین میشود مساله‌ای را  بصورت کاملا بی‌خطر مطرح کنید , بر پایه ترجمه شما از دعوی بین دو اپوزیسیون به نحوی که شما نقش قاضی و هدایت کننده بحث را بازی‌ کنید ،  از ضعیف‌ترین زاویه به ضعیف‌ترین حلقه اتهام  مساله حمله کنید

 با بزرگنمایی آن و در عین حال تخریب باقی مطلب به طرزی که گوئی اتهامات را مو شکافی و رفع می‌کنید ،" حقیقی‌ و مستدل "، در حالی‌ که در واقع شما از بحث در مورد موضوع اصلی‌ پرهیز می‌کنید 
5
با اسم گذاشتن و استهزأ بحث را منحرف کنید . این حالت به معنی‌ به " حمله اصلی‌ را بخود قاصد کردن " است . طرف مقابل را توسط القابی مثل دست راستی‌ ، لیبرال ، چپی‌ ، چپول ، تروریست ، رادیکال ، نظامی ، نژاد پرست ، مذهبی‌ افراطی ، گی‌ و یا ترکیبی‌ از این‌ها خطاب کنید . این باعث میشود دیگران میلی به پشتیبانی‌ از این عقاید نداشته باشند و به دلیل ترس از همین برچسب ها کناره گیری کنند و شما از درگیری با مساله فرار خواهید کرد .

6
بزن و در رو . در هر اجتماعی ، یک حمله مختصر به طرف مقابل یا موقعییت اجتماعی اش کرده و آنگاه قبل از این که جوابی‌ بتواند داده شود چهار نعل از محل بروید . یا به سادگی‌ پاسخ را ندیده بگیرید . این بصورت فوق‌العاده ای‌ در اینترنت و نامه‌های سر گشاده کار می‌کند ، جائی‌ که هزاران شخصیت جدید و مجازی میتواند ساخته شود و از آنها استفاده گردد ، بدون این که نیازی به انتقادی منطقی‌ باشد . یک اتهام یا یک حمله ساده کنید ، و هرگز در خصوص مساله اصلی‌ صحبت نکنید . و هرگز پاسخی به آن ندهید چرا که پرداختن به این مسائل پرداختن به نقطه نظر مخالفین می‌باشد .
7
سوال مغرضانه . با پیچاندن یا دست گذاشتن روی هر حقیقتی که میتواند این مفهوم را برساند که طرف مقابل به دنبال اهداف شخصی‌ یا تعصبات خود می‌باشد  از بحث در مورد موضوع اصلی‌ پرهیزکنید . این باعث  میشود طرف مقابل  بر سر موضع دفاعی قرار بگیرد 
8
مانور اقتدار . طوری وانمود کنید که گوئی شما انسان مقتدری هستید و در مباحثه از اصطلاحات صنفی استفاده کنید و به جزئیات بپردازید به نحوی که القا کند شما کسی‌ هستید که می‌داند . و به سادگی‌ حرف خود را بزنید بدون این که در مورد موضوع مو شکافی کنید یا در مورد چرایی آن بحث کنید و یا کلاّ چیزی در این خصوص ارائه کنید
9
ادای آدم‌های احمق را در آوردن . علیرغم هر گونه مدارک موجود یا بحث منطقی‌ که در جریان است ، از بحث در مورد مسائل اجتنب کنید به این شکل که " مطلب هیچ اعتباری ندارد " ، " مطلب مزخرف است " ، " مدارک کافی‌ نیست " ، یه حرف درست بزن " ، " منطقی‌ باش " ، "به یک نتیجه منطقی‌ برس " ، خوب اینها را مخلوط کنید تا به بهترین نتیجه نائل شوید ".
10
 اتهامات وارده را با اخبار کهنه مربوط کنید : این مورد یک مشتق از مرد پوشالی است ، در شرایطی که ابعاد مساله بسیار وسیع است . بالاخره یک شخصی‌ پیدا میشود که شتابزده اتهامات را وارد می‌کند ، اتهاماتی که به راحتی‌ قابل حل است . وقتی‌ که این مساله نمود پیدا کرد ، از سمت خودتان یک مرد پوشالی را سپر مطلب کنید و او را به سراغ مطلب نورسیده بفرستید (به صورت بخشی از پلنهای احتمالی‌ ). باقی‌ اتهامات ، با هر گونه پایه و اساس محکم و بخش‌های جدیدی که مشخص میشوند به سادگی‌ میتواند بی‌ اهمیت تلقی شود و از آن به عنوان  تکرار مکررت یاد شود بدون این که به مساله کنونی ربط داده بشود . چه بهتر وقتی‌ که مخالفین در مساله اصلی‌ مغبون شده و یا درگیر بزرگنمایی مساله هستند ؛
11
 گزینه‌های را برای عقب نشینی آماده کنید و به آنها تکیه کنید . از تم یک موضوع جزئی یا غیر مهم استفاده کنید ، با تظاهر به خلوص اعتراف کنید که اشتباهت ساده‌ای اتفاق افتاده است ، اینجا اشاره کنید که اپوزیسیون سعی‌ می‌کند از این فرصت استفاده کند تا همه چیز را بزرگ نمایی کند و آنرا جرم و جنایتی عظیم جلوه بدهد .که " اینطور نیست " ، در مراحل بعد دیگران هم میتواند  این مساله را برای شما تقویت کنند . اگر به خوبی‌ انجام شود منزه بودن و قبول مسئولیت به یقین از طرف مردم برای شما احساس همدردی و احترام به همراه میاورد . 
12
 این معما هیچ راه حلی ندارد .چتری از بازیگران و حوادث مختلف بر سر واقعه بکشید که جرم را تحت محاصره قرار میدهند و آنقدر مساله را پیچیده کنید که غیر قابل حل به نظر برسد .  این موجب میشود به غیر از کسانی‌ که از آغاز مساله را دنبال میکردند سایرین علاقه خود را  به دنبال کردن مطلب از دست بدهند بدون این که هیچ گونه مساله جدی نیز مطرح شده باشد
13
منطق الیس در سرزمین عجایب . از بحث بر سر مطلب با استدلال استنتاجی یا هرگونه منطق خود داری کنید و آن را با یک منطق قیاسی به شکلی‌ مطرح کنید که مساله را کاملا دفن کند .
14
14 راه حل کامل و جامع درخواست کنید . از صحبت مستقیم در خصوص مساله خود داری کنید با درخواست راه حل از اپوزیسیون که مساله را کاملا حل نماید ، ترکیب این مطلب با قانون شماره ده به شکل بی‌ نزیزری کار می‌کند یعنی‌ شما میتوانید مواد خام را هم به آن طریق فراهم کنید .
15
طوری حقایق را پشت هم بگذارید که نتیجه گیری متفاوتی حاصل گردد . این به ذهن خلاقی احتیاج دارد در غیر این صورت به جای تبرّی ، به احتمال قریب به یقین جرم در آینده ثابت خواهد شد .
16
 نابود کردن شواهد و مدارک . اگر در دنیای خارجی‌ وجود ندارد ، یک واقعیت نیست و شما مجبور نیستید که به آن بپردازید .
17
 موضوع بحث را عوض کنید . در حین انجام دادن یکی‌ دیگر از قوانین   این طریقه را ترکیب کنید و  با پاسخ‌های ساینده و بحث برانگیزراهی‌ برای به انحراف کشیدن بحث پیدا کنید . به امید این که توجه را از موضوع اصلی‌ منحرف کرده و موضوع بحث قابل مدیریت گردد . همچنین  بر سر اینکه چه کسی‌ میتواند با شما بر سر مطلب جدید بحث کند مبارز بطلبید . فیلد جدید را بسیار باز کنید تا حدی که بیشتر مسائل اصلی‌ مورد بحث قرار نگیرند .
18
 احساساتی‌ کردن ، عصبانی‌ کردن و سیخونک زدن به طرف مقابل . اگر هیچ کار دیگری نمیتوانید بکنید ، از حریف خود گله کنید و حتا بر سر و فریاد بزنید و او را به سمت یک واکنش احساسی‌ بکشانید که موجب میشود احمق و بی‌ نگیزه جلوه کند و سپس مساله را به طور کلی‌ به شکلی‌ باز سازی کنید که آنچنان منسجم نباشد . نه تنها در درجه اول شما از بحث در خصوص مساله گریخته اید ،  اگر احساسات آنها خیلی‌ برانگیخته شد و  به مساله اصلی‌ اشاره کرد ،  با اذعان به این مساله که آنها چقدر در خصوص انتقاد حساس و هیجان زده هستند شما میتوانید از صحبت اجتناب کنید  .
19
 شواهد موجود را ندیده بگیرید و درخواست تهیه شواهد غیر ممکن را داشته باشید . این قانون یکی‌ از مشتقات "ادای آدم‌های احمق را در آور" است . علیرغم هرگونه شواهد که ممکن است توسط اپوزیسیون در جامعه مطرح گردد ، با ادعای نامربوط بودن مسائل از ایشان تقاضای چیزی را کنید که غیر قابل انجام است . ممکن است آن مطلب وجود داشته باشد ، ولی‌ میتواند قابل نابود کردن باشد ، و میتواند چیزی باشد که به راحتی‌ نابود شود ، مثل آلت قتل . برای موفقیت کامل از بحث در مورد موضوع پرهیز کنید و ممکن است که نیاز باشد از تمام مجله‌ها ، کتاب‌ها و منابع معتبر انتقاد کنید . صلاحیت شواهد را رد کنید ، حتا دعوی را که توسط دولت ابلاغ گردیده را بی‌ ربط و بی‌ معنی تلقی‌ کنید .
20
 مدارک غلط . در صورت امکان ، مدارک و شواهد جدیدی را که برای ایجاد مشکل در روند پیگیری است طراح کرده و بسازید به طوری که ابزار خوبی‌ برای غیر مهم جلوه دادن پیامد‌ها یا مانعی بر وضوح مساله باشد . بهترین کاربرد آن وقتی‌ است که جرم از پیش طراحی شده . به این وسیله برای دستیابی به اهداف مورد نظر مدارکی ساخته میشود که به راحتی‌ قابل تفکیک از واقعیت نیست 
21
 تقاضای هیئت تحقیقی ویژه ، هیئت ژوری عالی‌ ، انجام تحقیقات ویژه و یا استفاده از سیستم‌های این چنینی را بکنید . پروسه در حال انجام را واژگون کنید و پروسه جدید را به نفع خودتان خنثی کنید. بدون بحث در خصوص موا رد ,  تمام اتهامات  را رفع کنید . وقتی‌ که زمان برگزاری رسید مدارک و شواهد باید به صورت سرّی بررسی‌ گردد . در این موقع اگر شما هیئت را در طرف خودتان دارید ، ممکن است هیئت هیچ دلیل قانع کننده‌ای برای صدور اجازه تحقیق برای محققین ندهد و آنها از دستیابی به مدارک محروم بمانند . وقتی‌ که حکم آمد و نتیجه مورد نظر کسب شد مساله از لحاظ قانونی‌ کاملا بسته در نظر گرفته میشود . کاربرد اصلی‌ مساله زمانی‌ است که گناهکار باید بی‌ گناه جلوه کند و شخصی‌ که باید مسئولیت قبول کند نقش قربانی را بازی می‌کند 
22
 یک حقیقت جدید ابداع کنید . محققین ، گروه‌ها ، مولفین و رهبران خود را ایجاد کنید یا گروه‌های موجود را متقاعد کنید به نفع شما حقیقت جدید را به شکل علمی‌ ، یا با تحقیقات ، یا بازرسی و شواهد جدیدی که نتیجه گیری مطلوب را ناشی‌ میشوند ابداع نمایند . در این صورت شما میتوانید با قدرت به مسائل برخورد کنید ، اگر مجبور هستید که در مورد مسائل صحبت کنید. 


23

انحراف شدید اذهان عمومی‌ . اگر تا اینجا هیچ کدام از موارد موجود به حل کردن مورد کمکی‌ نکرده است ، یا مطلب دچار پوشش ناخواسته خبری گردیده است و یا بصورت سریالی در آماده است ، داستان‌های بسیار جدید و بزرگ درست کنید و یا مسائلی‌ را بزرگنمایی کنید که رسانه‌‌ها سردرگم شوند .
24
 منتقدین را خاموش کنید . اگر تمام موارد فوق قالب نیامدند طرف مقابل را به شکلی‌ از گردونه حذف کنید به شکلی کاملن مطمئن این کار را انجام دهید که نیاز به برخورد با موضوع کلا از بین برود ،


 این ممکن است منجر به مرگ بازداشت ، دستگیر کردن تهدید و یا تخریب شخصیت آنها با افشاگری علیه آنها  گردد . به روش‌های ارعاب و تهدید مرسوم مساله را حل کنید .
25
 ناپدید شوید اگر شما رازدار بسیاری از موارد هستید یا خیلی‌ مساله داغ شده است ... ه

آیا باور دارید که رهبران ما دروغ می‌گویند تا برنامه‌های خودشان را پیش ببرند ؟ اگر چنین است ما چه باید بکنیم ؟ چه میتوانیم بکنیم و چه خواهیم کرد . خواننده عزیز لطف کنید و دررابطه با این موضوع نقطه نظرات خود را اظهار نمایید .

ترجمه مقاله , تام ریتربوش

ترجمه  علی‌ دروازه غاری


و آرش سیاوش

Friday, December 16, 2011

ما ایرانی‌‌های ...



داستانی که امشب برای شما مینویسم یک داستان کاملا واقعی‌ است . داستانی بر اساس واقعیت محض ،

م آمد ، م شروع کرد با افتخار تعریف کردن از این که چطور به یک دختر آسیائی تجاوز کرده ، از این گفت که چطور دختر را در یک اتاق گیر انداخت ، چطور فریاد‌های دختر را با مالیدن دختر بدبخت خاموش کرده ، از این گفت که چطور دختر بدبخت التماس میکرد تا دوستانش به کمکش بیایند و از این که چطور در نهایت دختر را خاموش کرد و از این میگفت که در پایان دختر تن‌ داده بود به آمیزش جنسی‌ ، و از این که دختر در پایان حالش بد بود , از این رابطه ناخواسته ، میگفت ، میگفت و میگفت . با افتخار ، من در جایگاهی نبودام که او را توبیخ کنم ، به گفتن یک کثافت پلشت اکتفا کردم



همین امشب ، ه یک ایرانی‌ دیگر مجبور بود این خاک را ترک کند و به ایران برگردد ، ه ۱۷ سال دارد ، ه ، معتاد است ، ه به من گفت که در سنّ ۱۱ سالگی معتاد شده ، ه به من گفت که دلیل اعتیادش این است که خواهرش برای این که خودش را از حتک حرمت نجات بدهد . خودش را از ماشین پرت کرده بیرون .خانواده ه او را به دست روانکاو سپردند ، برادر ه نیز امروز به خواهرش پیوسته .  گفت خواهرش نمیخواسته به او تجاوز شود خودش را پرت کرده از ماشین  یک ماشین دیگر او را زیر کرده و جوان مرگ شده . به من گفت که معتاد شده ، و من دیدم که یک ایرانی‌ نابود شده بخاطر یک ایرانی‌ دیگر .

اگر ما خودمان را اصلاح میکردیم ، اگر  به جای این همه کار سیاسی یک کار ، فقط یک کار فرهنگی‌ میکردیم ، شاید این  یک داستان بود نه یک واقعیت محض .



 ایران با هرگز گره خورده .